بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- اقایان برا دران گکرد انقلابی نمای کردستان عراق- ان ژست های تقلید از شرق وغرب که اندیشه انها دود شد وبه هوا رفت وسرانجام شکست های سخت نظامی خوردند ژشت های ابکی صیهنویستی که انشا الله بزودی پرونده انها هم مختومه میشود-سعی نکنید که از خود رستم بسازید- به صفحه اخر یک کتاب درباره فلسفه غرب- که نتچه گیری مهمی است-نقل کتاب-انچه درچندین فصل پایانی کتاب کوشیدم- بگویم- -این نیست که درفلسفه و فرهنگ غرب بحران ندارد؟؟-درحاییکه قران برعکس میگوید که درقران بحرانی نیست—ادامه –بلکه- این است –که سرشت این بحران را نباید نادرست – تفسیر کرد- بی شک- باید با این واقعیت روبربه شویم که فیلسوفان درتاریخ زندگانی میکند – وفقط از جایی که هستند میتوانند دیدگاه های خودرا مطرح کنند- ولی اسلام تاریخ را درخود هضم وجهت میدهد- تنها کسی درغرب توانست حقیقت را درک کند- جناب اقای گوته است- چی درک کرده است که تاریخ غرب از سکوت بره وار که فرانسویان بر المان مسلط شدند وسپس المان ها به تنگ امدند ونهضت هیچان وسعی را مطرح کرد که اقدام کننا هرچه بادا باد- وایشان فهمید این سنت ادامه پیدا میکند وبه جنایات سنگین منتهی میشود جناب اسلام وحضرت حافظ رحمت الله راه همیشگی رسیدن به حقیقت وتعادل وارامش را کشف کرده است- ادامه میدهد—همچنین – باید بپذریم- که رابطه ای بین انچه درجهان میگویئم وجهانی را که درباره اش سخن میگویئم نمی تواند تاحد تناظر یک به یکصرف فروکاست کند یعنی همه مطاب ما واقعی نیستند- قران همین را مگوید که شماخیلی جاها ظن وگمان دارید وحقیقت را درک نمیکنید- یعنی نمیشود اصول های فرضی ما یک به یک درست درهستی دربیاید- ادامه میدهد ونیز- به همین دلیل عقلانیت را نمیتوان تاحد صرف منطق صوری کاهش داد مطق صوری غرب زیاد اشکال دارد ومنطق صور مسلمانان که علوم عقلانی اسلامی بر پایه ان است نسبت به وحی مانند سوزنی دراب با اقیانوس است ومسلم است عقل حوزه بسیارتنگی نسبت به وحی دارد وعظمت اش دراین است که وحی را کشف وتائد میکند مابقیه ماجرا پیش کشتان باشد